گمشدههای معروفی که هرگز پیدا نشدند
تاریخ انتشار: ۱۱ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۶۰۲۴۷۳
به گزارش همشهری آنلاین، با اینکه خیلیها احتمال میدهند آنها مرده باشند اما نکته عجیب این است که حتی جسد تعدادی از آنها هم بعد از ماجرای مرموز ناپدیدشدنشان کشف نشده تا نیروهای پلیس بتوانند با اعلام مرگ آنها، پروندهشان را مختومه اعلام کنند. شاید به همین خاطر است که هنوز هم بعد از گذشت سالها پرونده ناپدید شدن این انسانهای بد شانس به عنوان یکی از اسرار آمیزترین معماهای تاریخ شناخته میشوند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آماندسون در هجدهم ماه ژوئن سال ۱۹۲۸ ناپدید شد. او در یک ماموریت نجات همراه با یک خلبان نروژی به اسم لیف دیئتریشون، یک خلبان فرانسوی به اسم رنه گیلباد و سه مرد فرانسوی برای نجات یک گروه سانحه دیده عازم شدند. بالن هوایی این گروه، در حال بازگشت از قطب شمال بود که دچار سانحه شد.
رونالد آماندسون همراه با گروهی راهی قطب شمال شد که در راه دچار حادثه شدند و از سال ۱۹۲۸ آماندسون ناپدید شد و در پایان جستوجوها سال ۲۰۰۳ پرونده این گروه بسته شددرمورد ناپدید شدن آماندسون میگویند که هواپیمای آنها در هوای مهآلود دریای بارنتز دچار سانحه شده اما نکته عجیب اینجاست که نه اثری از آماندسون پیدا شد و نه از پنج مرد دیگر. جستوجوها همچنان ادامه داشت تا اینکه در سال ۲۰۰۳ با اعلام این خبر که هواپیما در جزیره بیر سقوط کرده، پرونده آماندسون برای همیشه بسته شد.
لوئیس مخترعلوئیس لوپرنس برای طرفداران سینما اسم آشنایی است؛ خیلیها او را پدر فیلمسازی میدانند. چرا که این مخترع فرانسوی برای اولین بار دوربین ضبط تصاویر متحرک و سیستم پروجکشن را اختراع کرد. لوئیس در سال ۱۸۸۸ با کمک وسیلهای که اختراع کرده بود، به مدت دو دقیقه تصاویری را ضبط کرد که به عنوان اولین فیلم متحرک جهان شناخته شدهاند.
پرنس مخترع، بعد از سوار شدن قطار به مقصد پاریس ناپدید شدسال ۱۸۹۰ بود که پرنس تصمیم گرفت به پاریس سفر کند. او میخواست به دیدار خانوادهاش برود و اختراع جدیدش را به آنها هم نشان دهد. به خاطر همین یک بلیت قطار به مقصد پاریس تهیه کرد و به راه افتاد. خانواده لوپرنس هم خوشحال از اینکه او را دوباره میبینند درست راس ساعتی که قرار بود قطار وارد پاریس شود به ایستگاه رفتند. همه مسافرها از قطار پیاده شدند اما هیچ خبری از لوئیس نبود.
با اینکه همه شواهد حاکی از این بود که او راس ساعت مقرر سوار قطار شده و در هیچ ایستگاهی هم از قطار پیاده نشده اما واقعیت چیز دیگری را نشان میداد. او به طرز مشکوکی ناپدید شده بود و از آن روز به بعد هیچ اثری از او دیده نشد. نکته عجیبتر این بود که انگار لوئیس به همراه چمدانها، تجهیزات ودوربین اختراعیاش ناپدید شده بود.
آمبروس نویسندهآمبروس بیئرس - نویسنده و منتقد مشهور آمریکایی - یکی دیگر از گمشدههای مشهور دنیاست که داستانهای زیادی درباره جنگ داخلی آمریکا در سال ۱۸۶۱ نوشته است. سال ۱۹۱۳ بیئرس ۷۱ ساله تصمیم گرفت با یک تور گردشگری به میدان جنگ جنوب آمریکا سفر کند. او که در طول دوران انقلاب مکزیک به عنوان مراقب در ارتش پانچو ویلا خدمت کرده بود وقتی به مرز مکزیک رسید تصمیم گرفت مدتی را در آنجا سپری کند و درست درهمین دوران بود که ناپدید شد.
بعد ازناپدید شدن بیئرس خیلیها معتقد بودند که او به دست سربازان پانچو ویلا به قتل رسیده؛ چون آنها از اینکه بیئرس روزی اسرار جنگیشان را فاش کند هراس داشتند و به همین خاطر او را کشته و جسدش را مخفی کردهاند. خیلیها هم میگفتند که بیئرس خودکشی کرده. با این حال هیچوقت خبری از این نویسنده به دست نیامد و حتی جسدش هم پیدا نشد.
فاوست کاشفپرسی فاوست یک باستان شناس انگلیسی بود که در اوایل دهه ۱۹۰۰ با استفاده از چندین نقشه، اکتشافات بسیاری را در جنگلهای آمریکای جنوبی انجام داد و به خاطر همین اکتشافات به شهرت رسید. سال ۱۹۲۵ فاوست همراه پسرش جک، به امید اینکه شهر گمشدهای را در اعماق جنگلهای برزیل کشف کند، به این کشور رفت.
بیست و پنجم ماه می همان سال بود که فاوست برای همسرش پیغام فرستاد که او، جک و مرد جوانی به نام رالیگ ریمل در حال جستوجوی منطقهای کشف نشده در آمازون به اسم «زد» هستند. اما این آخرین پیغام گروه فاوست بود و بعد از آن نه از فاوست و بقیه خبری شد ونه حتی جسدشان پیدا شد.
خیلیها میگویند این گروه اکتشافگر به دست قبیلههای بومی منطقه کشته شدهاند اما برای اثبات این نظریه کوچکترین سرنخی وجود ندارد. بعضیها هم بر این عقیدهاند که او برای تحقیق بین قبیلههای آدمخوار رفته و به عضویت آنها درآمده است. بعد از ناپدید شدن گروه فاوست، افراد زیادی با استناد به نقشهای که او به جا گذاشته بود راهی منطقه مورد نظر شدند و جانشان را از دست دادند، اما راز ناپدید شدن فاوست و گروهش همچنان سر به مهر باقی ماند.
ارهارت خلبانآملیا ارهارت یکی از خلبانهای بسیار مشهوری است که در دهه ۱۹۲۰ رکوردهای زیادی را در پروازهای عجیب و غریب از خودش به جا گذاشت. آملیا در سال ۱۹۳۷ تصمیم گرفت به همراه خلبان فرد نونان، دور دنیا را با هواپیما طی کند و رکورد تازهای را به نامش ثبت کند.
سفر ارهارت به ۴۶ هزار کیلومتری مسیر پیش بینی شدهاش رسیده بود که ناگهان شرایط جوی در جنوب اقیانوس آرام دگرگون شد. از طرفی سوخت هواپیما در حال تمام شدن بود و ارهارت نمیتوانست جزیره سر راهش را که قرار بود برای سوختگیری به آنجا برود پیدا کند. ارتباط ارهارت با برج مراقبت همچنان قطع و وصل میشد تا اینکه در دوم جولای، این ارتباط کاملا قطع شد و ارهارت و نانون ناپدید شدند.
جستوجویی که بعد از ناپدید شدن این دو خلبان صورت گرفت یکی از گستردهترین جستوجوها در تاریخ هوانوردی به شمار میرود. تا چهار صد و دو هزار کیلومتری اقیانوس آرام مورد جستوجو قرار گرفت اما حتی کوچکترین سرنخی هم از هواپیمای ارهارت پیدا نشد. منطقیترین نظریههایی که در این مورد وجود دارد این است که سوخت هواپیما به پایان رسیده و هواپیما سقوط کرده و در قعر اقیانوس فرو رفته است.
ارهارت همراه با کمک خلبان خود در آخرین سفر هوایی خود ناپدید شدندیکی دیگر از فرضیهها این است که ارهارت در جزیره دور افتادهای سقوط کرده و هر دو خلبان مردهاند. هرچند سالها از ناپدید شدن ارهارت میگذرد اما گفته میشود که او و نانون در یکی از جزیرههای تحت کنترل ژاپن سقوط کرده و همانجا زندانی و اعدام شدهاند. با این حال هیچوقت هیچ نشانهای از آنها به دست نیامده است.
مولررئیس گشتاپوهنریش مولر، رئیس گشتاپو و یکی از افسران نازی جنایتکار در زمان جنگ جهانی دوم بود. پرونده ناپدید شدن او نه تنها یکی از پروندههای بسیار مهم در سازمان سیا به شمار میرود بلکه جستوجوهای بینالمللی فراوانی بعد از ناپدید شدن او صورت گرفت که البته همگی آنها با شکست مواجه شد.
آخرین باری که مولر دیده شد اول ماه میسال ۱۹۴۵ بود، یعنی دقیقا یک روز پس از خودکشی هیتلر. مدتی بعد از ناپدید شدن او، هانس بائور خلبان مخصوص هیتلر گفت: «آخرین جملهای را که از دهان مولر شنیدم این بود که من با روش روسها به خوبی آشنایی دارم و اصلا دوست ندارم به دست آنها زندانی شوم. این آخرین جملهای بود که از مولر شنیده شد و از آن روز به بعد دیگر اثری از او دیده نشد و هیچ وقت مشخص نشد که چه اتفاقی برای او افتاده است.
کراتر قاضی مشهورجوزف فورس کراتر دردهه ۱۹۲۰ به عنوان یکی از قضات مشهور آمریکا در نیویورک شناخته میشد. کراتر در ششم آگوست سال ۱۹۳۰ ناپدید شد. درباره پرونده او جزئیات بسیار مشکوک و اسرارآمیزی وجود دارد. گفته میشود این قاضی به طور پنهانی با زنی به نام سالی لوریتز ارتباط داشت که البته او هم مدتی بعد از ناپدید شدن کراتر غیبش زد.
بعد از ناپدیدشدن قاضی کراتر تحقیقات گستردهای برای یافتن او آغاز شد. نیروهای پلیسها برای یافتن سرنخی از کراتر وسایل شخصی او را بازرسی کردند و در نهایت شگفتی به این نتیجه رسیدند که صندوق امانات شخصی او هم گمشده.
حتی چندین هزار دلار از حساب بانکی او خارج شده بود. با این کشفیات، پلیس به این نتیجه رسید که خود کراتر مقدمات ناپدید شدنش را فراهم کرده؛ اما هیچ سند و مدرکی برای اثبات این نظریه وجود نداشت؛ به خاطر همین، ناپدید شدن قاضی کراتر هم یکی از اسرارآمیزترین ناپدید شدنهای تاریخ به شمار میرود.
هوفا؛ رابط مافیابا وجود سالها جستوجو، پرونده جیمی هوفا هم یکی از اسرار آمیزترین موارد ناپدید شدن به شمار میرود. هوفا سالها رئیس سندیکای کارگری برادری بینالمللی بود و از طرفی روابط پنهانی هم با سران مافیایی داشت. سیام جولای ۱۹۷۵ هوفا با دو نفر از رابطهای مافیاییاش در رستورانی در میشیگان جلسه داشت اما قبل از اینکه به محل قرار برسد ناپدید شد.
جولای سال ۱۹۷۵ هوفا با دو نفر از رابط های مافیایی اش قرار داشت اما هیچ وقت سر قرار حاضر نشداز آنجا که همه از دادوستدهای تجاری هوفا خبر داشتند و از طرفی میدانستند که او با افراد مافیایی ارتباط دارد، احتمال دادند که شاید به قتل رسیده باشد. اما یک سوال بزرگ در این بین وجود داشت؛ اینکه چه بلایی سر جسد او آمده است!؟ شایعههای عجیب و غریب زیادی بعد ازمرگ او بین مردم پیچید، بعضیها میگفتند که افراد مافیا بعد از کشتن هوفا جسد او را در دیوارهای بتونی استادیوم فوتبال نیویورک گذاشتهاند.
بعضیها هم مدعی بودند که او زیر استخر میشیگان دفن شده. با اینکه پلیس خبر مرگ هوفا در سال ۱۹۸۲ را تایید کرد اما پرونده یافتن جسد او همچنان باز مانده و از آن زمان تا به امروز هیچ اثری از هوفا چه زنده و چه مرده به دست نیامده.
کد خبر 785321 منبع: همشهری سرنخ برچسبها جنگ جهاني دوم خبر مهم آدولف هيتلر حوادث جهانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: جنگ جهاني دوم خبر مهم آدولف هيتلر حوادث جهان بعد از ناپدید شدن شمار می رود تصمیم گرفت سقوط کرده هیچ وقت خیلی ها سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۰۲۴۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای ناپدید شدن مجسمه ۵میلیاردی یک هنرمند
هنرمند مجسمهساز هرگز تصور نمیکرد، وقتی مجسمه ۵ میلیاردیاش را به مرد قالبساز میدهد، با سناریوی عجیب سرقت مجسمه مواجه شود.
به گزارش مشرق، چندی قبل مرد مجسمهسازی به یک نمایشگاه نقاشی رفت اما هنگام بازدید از نمایشگاه متوجه یک تابلوی نقاشی شد که روی آن طرحی از کلمه «هیچ» دیده میشد؛ طرحی که نظر مرد جوان را به خود جلب کرد و تصمیم گرفت از این طرح ایدهبرداری کند و مجسمهای از آن بسازد.
به همین خاطر عکسی از طرح گرفت و راهی خانه شد تا آنچه که در ذهن داشت در قالب مجمسهای خاص و منحصر بهفرد
بسازد؛ مجسمهای دستساز که میلیاردها تومان ارزش داشته و اگر از روی آن نسخههای دیگری میخواست، میتوانست کسب درآمد کند.
پس از ساخت مجسمه از جنس برنز کارشناسان ۵ میلیارد تومان روی آن قیمت گذاشتند.
مرد هنرمند با این تصور شیرین به سراغ یک قالبساز رفت و از او خواست از روی مجسمهاش، قالب بسازد؛ قالبی که میتوانست با استفاده از آن، تعداد زیادی مجسمه بسازد و برای فروش به بازار ارائه کند؛ مجسمههایی که هر کدام را میتوانست ۴۰ میلیون تومان به فروش برساند.
او برای ساخت قالب، نمونه مجسمهاش را در اختیار او قرار داد. مدتی بعد مرد مجسمهساز به سراغ مرد قالبساز رفت و سراغ مجسمهاش را گرفت اما او بهانهای آورد و مجسمه دستساز را به صاحبش نداد.
دو ماه از این ماجرا گذشته بود و مرد قالبساز هر بار از پس دادن مجسمه میلیاردی طفره میرفت تا اینکه یک روز که به مغازه قالبسازی رفت، متوجه شد مغازه خالی و تعطیل است. مغازهداران دیگر مدعی بودند که او چند روز قبل مغازهاش را خالی کرده و رفته و کسی از او خبری ندارد. مرد هنرمند که مجسمه ۵ میلیاردیاش را از دست رفته میدید، به ناچار به پلیس مراجعه و از مرد مغازهدار شکایت کرد.
بهدنبال شکایت مرد مجسمهساز، پروندهای در دادسرای ویژه سرقت تهران تشکیل شد. کارآگاهان اداره آگاهی پایتخت به دستور بازپرس شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت وارد عمل شده و تحقیقات برای یافتن ردی از مرد قالبساز در دستور کار آنها قرار گرفت.
کارآگاهان پلیس موفق به شناسایی محل زندگی او شده و مرد جوان را بازداشت کردند. وی در تحقیقات ادعای عجیبی مطرح کرد: کار من طراحی و دکوراسیون داخلی است. اصلاً قالبسازی بلد نیستم. شاکی را یکی از دوستانم معرفی کرد و گفت که اگر کارش را انجام دهم، پول خوبی گیرم میآید. به دروغ گفتم قالبسازم اما وقتی مجسمه را گرفتم، به سراغ یک قالبسازی رفتم و از او خواستم برایم قالب بسازد. حتی پول زیادی به او برای ساخت قالب دادم، اما چند روز بعد وقتی به سراغ قالبساز رفتم، متوجه شدم که او مجسمه را برداشته و فرار کرده است.
ظاهراً بعد از رفتنم، تحقیق کرده و متوجه شده بود که مجسمه گرانقیمت است. وقتی فهمیدم که مرد قالبساز، مجسمه را سرقت کرده است، مدام برای شاکی بهانه آوردم و درنهایت هم تصمیم به فرار گرفتم، چون کاری نمیتوانستم برای او انجام دهم.
در حالی که متهم چنین اظهاراتی داشت، در ادامه تحقیقات کارآگاهان دریافتند که چند روز قبل ۳۸۰ میلیون تومان پول به حساب او واریز شده است. باتوجه به مبلغی که به حساب متهم وایز شده بود، این فرضیه برای تیم تحقیق مطرح شد که وی مجسمه را فروخته و سناریوی قالبساز حرفهای و سرقت مجسمه را نیز برای انحراف مسیر تحقیقات مطرح کرده است.
تحقیقات به دستور قاضی تقیزاده ادامه دارد و متهم در اختیار کارآگاهان اداره آگاهی پایتخت قرار داده شد.
منبع: روزنامه ایران